به مناسبتی توفیقی شد در باب تقوی و مرحله بالاتر ازآن ورع مطالعهای کوتاه داشته باشم.دو نکته برایم تازهگی داشت:
1- حارث محاسبی که از عرفای بهنام قرن دوم بوده است آنقدر در این باب پیشرفت داشته که هرگز لقمهای شبهناک و حرام نخورده است و چنانچه دست به لقمهای دراز مینموده در صورت شبهه، ترکی بر سر انگشتان وی پدید میآمده و او را از احوال آن لقمه خبر میداده است.
میان من و او تفاوت زیادی نیست چرا که در ذائقه من این لقمهها لذیذتر شده!
2- وقتی انسانی توبه میکند از انجام گناهی،خدا قبل از او دو بار توبه کرده تا توبه آن انسان تائب را میپذیرد.اول زمانی که فرد گنهکار رجوع میکند خدا به او رجوع کرده تا لطف و عنایتش بنده را فراگیرد سپس او بر ندامت و باطگشت به خدا توفیق یابد.دوم وقتی بنده فریاد توبه سر میدهد و از نهایت وجود خویش اظهار ندامت میکندخدا توبهاش را میپذیرد که توبه دوم خداست.
میان یک عبد گنهکار و صاحبش با من و خدایم تفاوت زیادی نیست.صاحب من برای توبه من دو توبه میکند و من در خم بازگشت از گناهان مانده و تاخیر میکنم.